بچگی

دلم تنگ شده واسه دوست داشتن های بچگی  ، همتون دیدین ، شاید یه چیزهایی هم از دوران بچگی خودتون یادتون باشه ، وقتی با تموم عصبانیت بچگی (که خیلی شیرینه واسه بزرگترا) به یکی می گفتی دوست ندارم  ، بدون هیچ ریا و دورنگی ، با همه صداقتی که هرچی بزرگتر شدیم ذره ذره ازش کم شد  و جاش رو دورنگی (چیزی که بعضی ها به آینده نگری کلامی !!! ، روابط عمومی خوب یا ... تفسیرش می کنن) گرفت   ، مامان یه وقتا تعریف میکنه ، وقتی کوچولو بودم ازم می پرسیده چقدر دوستم داری ، می گفتم اندازه 10 تا گردو  ، آخه آخرین عددی که می تونستم بشمارم همون 10 تا بود ، ولی 10 تا گردویی که خیلی بیش از "اندازه دنیا دوست دارم" های الان ارزش داره  ، حرفهایی که بیشتر لقلقه زبون شده و می گیم واسه گول زدن هم ، و حتی گول زدن خودمون ... 

 

دلم واسه صداقت بچگی تنگ شده ...  

 

تبصره 1 : روابط عمومی بالا و آینده نگری کلامی ! خوبه ولی بعضی وقتا یه رنگ نبودن خودمون رو پیش کسی ، با این چیزا توجیه می کنیم که خوب نیست ...  ، مثلا خیلی وقتا واستون پیش اومده ، از دوستان ، فامیل یا ... ، جولوتون کلی قربون صدقتون میره ، در حالی که می دونید پشت سرتون ...

 

تبصره 2 : نویسنده به هیچ وجه با شکست عشقی ، احساسی و از این دست شکست ها مواجه نشده ، و مطلب فوق صرفا ییییهووو (باید با تلفظ خاص بخونید)به ذهن بیمار وی رسید که نگاشته شد ... ، سو برداشت ممنوع  

 

تبصره 3 : خودم هم دقیقا نمی دونم چرا به استفاده از "..." تو پست هام ، PM هام ، و SMS هام علاقه خاصی دارم !  

 

خوب باشید ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد