ندارد آقا جان عنوان ندارد !

اول نویس :


من تو زندگی واقعیم درست عکس اینجا اکثر وقتا خندونم به بیخود ترین دلایل ! البته بماند که اصلا زشت نمی دونم واسه خودم که یه پسر ۲۳ ساله گاهی شبا چند ساعت چند ساعت گریه کنه ولی تو زندگی روزمره معولا خندونم ... یه وقتا یکی از بچه های دانشگاه میگفت من میگم تو که اینقد میخندی حتما دیگه بی غم ترین آدم دنیایی نگاش کردم ! گفتم خوبی تو ؟! گفت جدی میگم ... یه مدت بعد خیلی اتفاقی تو جریان یکی از مشکلاتم قرار گرفت دید هنوزم همونجوری میخندم ! اینجوری شد ! بعدهاش که باهم حرف میزدیم ، گفتم بخند تا دنیا بهت بخنده ... به یکی دیگه از بچه ها گفتم اینقده سر به سر دنیا میذارم اینقده میزنم به بیخیالی که از رو بره ...

شده که گاهی یه مدت پکر بودم ولی خوب عمرش کم بوده خوشبختانه ... بماند ... *


وسط نویس :


دیروز مامان اومدن تو اتاقم اول گیر دادن که بچه ! تو کی میخوای یکم مرتب منظم بشی ؟! رو به طرف مامان جان کرده و با قیافه ای حق به جانب گفتم : خداییش هنوزم بعد ۲۳ سال امید دارین من آدم شم ؟! فقط نگام کردن و چیزی نگفتن **

بعد مامانو نشوندم و با ورق براش فال گرفتم هی میگفت بچه ! پاشو برو ... گیر دادم تا آخرش رو رفتم کلی خندیدیم ...


آخر نویس :


فکر که میکنم میبینم خیلی وقتا بوده که خیلی ها باهاشون آشنا شدم از دوستام از دوستای دوستام و و و ... نمیدونم چرا خیلی راحت سر درددل و حرف دلشون رو باهام باز کردن *** ... اگه تونستم و کاری از دستم بر اومده واسشون انجام دادم و تا حدی که توانم بوده مشکلشون رو حل کردم و بعد خودمو کشیدم کنار و به خنده و خوشیشون نگاه کردم و لذت بردم ... از بیرون به خوشی بدون اینکه خودش بفهمه و بدونه خیلی حال میده حتی !


* خودمو خفه کردم که بگم آقا جان همیشه بخند ! این نیشت که باز باشه نمیمیری که !  دها ! خودت دلت گرفته قبول ! بخند که یکی دیگه شاد شه ... اونم خودش میشه دلیل خوشی تو ! آهان اینم الان یهو یادم اومد ! کلی مشکل دارم با این جماعتی که خیر سرشون روزه که میگیرن نمیشه با ۲۰۰۰تن ! عسل خوردشون ! برادر من خواهر من عزیز من ! قربون اون اخمات ! همین خدایی که گفته روزه بگیر ! گفته خوش رو و خوش اخلاق هم باش !!! بخدا ثوابش از این روزه ای که تو میگیری از دید من مجتهد ! بیشتره ! باشد که رستگار شوی ! (امضا و مهر آقاپسر)


** امروز که از شرکت برگشتم دیدم اتاقم رو مرتب کردن مامان جان ! کلی خجلت کشیدیم ولی خوب به روی خودمون نیاوردیم


*** این کارشون رو منی که حرف زن نبودم ! اساسی و شاید خیلی بیش از اساسی ! تاثیر گذاشته که خیلی راحت حرف میزنم ... درست یا غلط ش رو دیگه نمی دونم ...



یاعلی...


نظرات 8 + ارسال نظر
لیلی سه‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 22:25 http://kavire-teshne.blogsky.com

خوندم جالب بودن.یه جورایی اخلاقامون مثه همه.خوشحال میشم بهم سر بزنی

خوش اومدی ...

بچشم ...

دهاتی سه‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 22:27

حیف که از گفتن بعضی چیزا معذورم:پی

با تمام احترامی که برای رئیس جان قائلیم ولی

بییییییییییییییییییب ! بگو دیگه ! آدمو میذاری تو خماری !؟ حرف داری بگو ، فحش داری بده ، دروغ میگم بگو ... فقط اینجوری نگو که کلی هم فکرمو مشغول میکنی هم ...

درستت میکنم !

دهاتی سه‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 22:58

باشه،ولی اینجا نه :دی
امشب که من حال ندارم و نمیام احیا واسه من دعا کنید.
همین الان زنگ زدی و گفتم که نمیام امشب ;-)
(لحظه نگاری)

منتظرم ...

vo0ro0jak چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:33 http://vo0ro0jak66.blogsky.com

آقا پسر ممنون که برام آرزوی خوشی میکنی.توام همیشه خوش باشی عزیزم.مرسی که اومدی سر زدی.
منم مامانم همیشه اتاقمو مرتب میکنه همیشه هم باهاش دعوا میکنم که چرا وسایلو جا به جا میکنه.

سلام

خواهش ...
یه وقتا حرق بین من و مامانم هس

خوب باشی ...

تک درخت تنها چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 17:07 http://kavirbienteha.blogsky.com

سلام

ینی واقعا میشه آدم خودشو بزنه به بیخیالی؟!!!!

سلام

نه ، ولی میشه لبت خندون باشه و غمت تو دلت ...

خوب باشی ...

گندم چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:03 http://daily-of-me.blogsky.com

سلام
منم همینم حتی من مواقعی که خیلیم عصبانیم میخندم! ی جورلیی خنده های عصبی فقط نزدیکام میفهمن که این خندم الان از سر عصبانیته با نه!
خوب چیزی یادم دادی !یادم باشه این دفعه مامانه اومد غر بزنه سر اتاقم اینجوری جوابشو بدم!
این خیلی خوبه که پای درد دل دیگران میشینیو خوشحالیه اونا خوشحالیته!
به قول خودت...خوب باشی...

سلام

حالا من یه بی عقلی میکنم به مامان اینجوری میگم ، تو چرا گمراه میشی !!! امان از دوست ناباب

به قول خودم : ... یا به قول خودم : خوب باشی ؟

خوب باشی و سلامت

Ara پنج‌شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 00:21 http://zendegieara.blogsky.com

سلام داداش .

خوشحالم کردی که بهم سر زدی .

من که خودم عادت کردم اتاقمو تمیز کنم . آخه فکرشو

بکن وقتی اعلا اتاقش بدتر از اتاق منه دیگه من امیدی

جز خودم ندارم که .

سلام

منم نه که تمیز نکنم که ولی دیر به دیر ...
همه که مثه تو مرتب منظم نیستن

مراقب داداشم باش ...

دریا شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:25 http://heif........

سلام مطالبت عالی بود حیف که اجازه ندارم آدرس وبم بدم ازشانس ما که پسر بی ادب بی نظاکت تو نظرا جوری حرف زده که انگار پنج وشیش ساله دوستیم آخه بابای منم پلیس وحساس به خاطره همین جرعت نمیکنم آدرس بدم فقط نمیخوام جوابمو بدی این فقط دردو دل بودبه خدا اطرافم گرفته پر از دخترایی که برای هوس سه وچهار تا دوست دارن کاش دوست درست وحسابی ولی آخه همشون دوستاشون از جنس شمان نمیدونم چی کار کنم با این جامعه.....حالا هرکس روزه بگیره میشه دهاتی باورت میشه خدا رحم کنه ولی من در مقابلشون می ایستم.خوب باشی وسلامت.

سلام

ممنون ...

خوب باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد