-
آگهی تقدیر و تشکر !
جمعه 20 دیماه سال 1387 11:46
لازم است هم اکنون و در همین مکان از آقایان مرتضی کلانتر (معروف به رئیس جان !) و رضا نفیسی (معروف به رضا) ! که این ۲ روزه هم اینجانب را از تنهایی بیرون کشیده اند ! و کمی مرا تحریک به خواندن درس نموده اند ! کمال تشکر و قدردانی را به عمل آورم ! جدای از شوخی دم جفتشون جییییییز ! ---- پاورقی1 : خداییییش اینی که من بالا...
-
تنهایی
سهشنبه 17 دیماه سال 1387 23:49
احساس تنهایی شدیدا ! حس می گردد ... کسی دارویی ندارد آیا ؟! دیروز کمی موفق به خواندن درس گشتیم ولی امروز ۱۲ ساعت خواب بودم باز ! عزیزی پیشنهاد داد یه شبانه روز کامل نخوابم ؛ گوش کردم یه روز خوب بودم باز همون آش و همون کاسه شده !!! :دی یحتمل بخاطر کنار گذاشتن کلیه داروها می باشد ؛ البته فقط یحتمل ... تو این روزا واسه...
-
روز نویس امروز !
یکشنبه 15 دیماه سال 1387 18:24
الان من جمله وقتاست که هیچ کاری نمیکنم ! خیلی هم کار سرم ریخته ! از یه طرف درس ؛ از یه طرف کارایی که قولشو به این و اون دادم ؛ از یه طرف کارای خانواده !!! ؛ زیاد می خوابم ! این شده معضل این چند روزه ... زیاد که میگم یعنی حدودا ۱۲ تا ۱۵ ساعت در روز !!! یکی بیاد منو جمع کنه ... شدیدا با این آهنگه (لینک غیر مستقیم) حال...
-
افسوس گذشته و غم آینده ...
شنبه 14 دیماه سال 1387 00:09
این یک دو سه روزه نوبت عمر گذشت چون آب به جویبار و چـون باد به دشــت هـرگـز غــم دو روز مـرا یـاد نگــــشت روزی که نیامده است و روزی که گذشت خیام راست میگن قدیمی ها چیزی واسه ما نذاشتن که بگیما ! تازه دارم با شعر حال میکنم این وسط کی درس بخونم الله و اعلم ! خوب باشید
-
خدا ...
پنجشنبه 12 دیماه سال 1387 01:21
خدایا ممنون واسه همه مهربونیات ممنون واسه همه وقتایی که باهات لج کردم ، ولی تو بهم لبخند زدی ممنون واسه همه وقتایی که حکمت هات رو درک نکردم ، ولی تو نگام کردی گفتی صبر ... ممنون واسه همه وقتایی که فکر میکردم هیشکی رو ندارم ، دست رو شونم گذاشتی و آروم نوازشم کردی ممنون واسه همه وقتایی که شونه هات آرام بخش گریه ها و بغض...
-
-
سهشنبه 10 دیماه سال 1387 02:40
اول نوشت : ندارد وسط نوشت : امشب زد به سرم ! در لپ تاپم رو باز کردم *(البته ۷۰٪ پیشرفت فیزیکی داشت !)؛ یه سری عکس هم گرفتم ازش که اگه حسش اومد و عمری بود بعدا آپلود می کنم ؛ تو باز کردن این ! یه نتیجه گرفتم که زین پس لپ تاپ چینی بخرید ! آخه رو هر قطعه ازش نگاه کردم جز نام پرآوازه چین چیزی نبود از هارد و رم تا مودم و...
-
پیدا نکردم یه عنوان درست حسابی ! خب چیه ؟!
دوشنبه 9 دیماه سال 1387 15:29
سلام اول نوشت : ایشاالله حال همگی خوب باشه و درسا رو اساسی خونده باشین ! من که هنوز حس درس خوندن درست حسابی اصلآآآآآ و ابدآآآآ نیومده ؛ دعا کنید خدا کمی عقل بهم ارزانی دارد که بشینم سر درسام ! بعضیا بعد یکی دو ترم کمی متنبه شده و ... ؛ ولی اینجانب فکر کنم ۱۳ ۱۴ ترم هم بگذره آدم بشو نیستم ! بیخیال ... وسط نوشت : ......
-
فصل امتحانا !
شنبه 7 دیماه سال 1387 00:25
سلام خوب به سلامتی فصل امتحانا ! نیز آغاز گشت اینجوری که از احوالات آن* نبودن بچه ها توی مسنجر و به روز نشدن وبلاگ هاشون بر میاد همه سخت مشغول درس خوندنن از روزگار حقیر نیز اگر جویا شوید ملالی نیست جز دوری از دوستان دانشکده ای و ندیدن هرکدام بطور جداگانه ! نمی دونم چرا این سری دلم برا هرکدومتون جدا جدا تنگیده جز...
-
شب یلدا ...
شنبه 30 آذرماه سال 1387 17:22
چون تیر رها گشتـه ز چلّـه شده ایم مهمان شمــا در شب چلّـه شده ایم! از برکت ایـن سفــره ی الــوان شما تا خرخره خورده،چاق و چلّـه شده ایم! سلام ، اول که شب یلدای همگی مبارک ، ایشاالله عمر شادی هاتون مثل امشب طولانی باشه گاهی که مشکلات سرت خراب میشن اونم یه دفعه ! ، فکر می کنی دیگه درمونده تر از تو کسی توی عالم نیست ،...
-
قاصدک ...
پنجشنبه 28 آذرماه سال 1387 03:55
قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟ از کجا وز که خبر آوردی ؟ خوش خبر باشی ، اما ،اما گرد بام و در من بی ثمر می گردی انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس برو آنجا که تو را منتظرند قاصدک در دل من همه کورند و کرند دست بردار ازین در وطن خویش غریب قاصد تجربه های همه تلخ با دلم...
-
شاید دل نویس ، شاید ...
چهارشنبه 27 آذرماه سال 1387 02:05
اول نوشت : عید همگی مبارک ... ، ایشاالله همیشه حالتون خوب و لبتون خندون باشه وسط نوشت : کوچیکتر که بودم ، میگفتم چرا همه آدما اندازه هم مهربون نیستن ؟ ، حالا که بهش فکر میکنم می بینم ، اونجوری زندگی یه نواخت میشد ، مهربونی بود ولی حس نمی شد ، ارزش نبود ، بیشتر که فکر کنی می بینی : تا نبودن نباشه ، بودن معنی پیدا نمی...
-
چند روز نویس اخیر !!!
شنبه 16 آذرماه سال 1387 00:25
اول نوشت : درصد مفید بودن زندگانی در روزهای اخیر به شدت کاهش یافته ! ، مخصوصا تو این دو روزه، جز خوندن 2 فروند کتاب کوچولو که یکیش قراره هنوز امشب تموم بشه !!! و مقادیر زیادی راه رفتن روی اعصاب اهالی خانه ، فعالیت مفید دیگه ای انجام نداده ایم ! وسط نوشت : ... مدت ها است خودم را قانع کرده ام که عقل ام قد نمی دهد این...
-
نازنینم ...
چهارشنبه 13 آذرماه سال 1387 17:51
این متن قشنگ رو دوست خوبم "محمد رضا" واسم فرستاد گفتم اینجام بزارم ... گاهی که دلم به اندازه ی تمام غروبها می گیرد چشمهایم را فراموش می کنم اما دریغ که گریه ، دستانم نیز مرا به تو نمی رساند من از تراکم سیاه ابرها می ترسم و هیچ کس مهربانتر از گنجشکهای کوچک کوچه های کودکی ام نیست و کسی دلهره های بزرگ قلب کوچکم...
-
پاییز
دوشنبه 11 آذرماه سال 1387 02:21
فقط اومدم بگم پاییز قشنگه ! با همه گرفته گیش با همه غم و غصه هاش با همه سردیش با همه ریزش هاش با همه زردیش با همه خش خش هاش با همه خوبیش بازم قشنگه ... تو فصل ها پاییز رو از همه بیشتر دوست دارم هیشکی در دسترس نیست جهت مقادیری حرف ! هرچند گوینده ، هم گوینده نیست ... حس هیچ کاری نیست حتی خوابیدن بنا به تشخیص دوستان...
-
دو همسفر
شنبه 9 آذرماه سال 1387 00:51
کشتی در طوفان شکست و غرق شد . فقط دو مرد توانستند به سوی جزیره ی کوچک بی آب و علفی شنا کنند و نجات یابند. دو نجات یافته دیدند هیچ نمی توانند بکنند، با خود گفتند بهتر است از خدا کمک بخو ا هیم . بنابراین دست به دعا شدند و برای این که ببینند دعای کدا م بهتر مستجاب می شود به گوشه ا ی از جزیره رفتند. نخست، از خدا غذا...
-
جاده
جمعه 1 آذرماه سال 1387 03:40
خیلی دوست دارم شب ها تو جاده باشم از یه طرف قشنگی آسمونش ، از یه طرف خود جاده ، که یه حس خاصی به آدم میده ، اگه بارونی هم باشه که دیگه . . . ، معمولا اگه بتونم مخ دوستی ، آشنایی ، کسی رو بزنم که پایه بشه ، یکی از جاده های اطراف شهر رو می گیرم میرم تا جایی که خسته بشم ! ، شاید رضایت به برگشت بدم * ، تو راه هم بیشتر...
-
بزرگترین هنر من
چهارشنبه 29 آبانماه سال 1387 09:07
هنر من و بزرگترین هنر من: فن زیستن در خویش. همین بود که مرا تا حال زنده داشت. همین بود که مرا از اینهمه دیگرها و دیگران بیهوده مصون می داشت. هر گاه با دیگران بودم خود را تنها می دیدم. تنها با خودم ، تنها نبودم اما، اما اکنون نمی دانم این "خودم" کیست؟ کدام است؟ هر گاه تنها می شوم گروهی خود را در من می آویزند...
-
بچگی بنماییییم ...
سهشنبه 28 آبانماه سال 1387 00:45
افسوس که نامه جوانی طی شد آن تازه بهار زندگانی دی شد آن مرغ طرب که نام او بود شباب افسوس ندانم که کی آمد و کی شد تو اینکه آدم زود عمرش میگذره و باید قدرش رو بدونه شکی نیست ، ولی کاش اینقدری که همه رو این جریان تاکید می کردن ، رو اینکه آدم باید بچگی کنه ، جوونی کنه ، تا بزرگ شه ، تاکید می کردن ، جدی میگما ، دیدین گاهی...
-
یادم باشد ...
شنبه 18 آبانماه سال 1387 18:37
یادم باشد حرفی نزنم که دلی بلرزد... خطی ننویسم که آزار دهد کسی را یادم باشد که روز و روزگار خوش است.... وتنها دل ما دل نیست.... یادم باشد جواب کینه را با کمتر از مهر ؛ و جواب دو رنگی را با کمتر از صداقت ندهم.... یادم باشد باید در برابر فریادها سکوت کنم و برای سیاهی ها نور بپاشم.... یادم باشد از چشمه درسِ خروش بگیرم و...
-
بچگی
چهارشنبه 15 آبانماه سال 1387 01:19
دلم تنگ شده واسه دوست داشتن های بچگی ، همتون دیدین ، شاید یه چیزهایی هم از دوران بچگی خودتون یادتون باشه ، وقتی با تموم عصبانیت بچگی (که خیلی شیرینه واسه بزرگترا) به یکی می گفتی دوست ندارم ، بدون هیچ ریا و دورنگی ، با همه صداقتی که هرچی بزرگتر شدیم ذره ذره ازش کم شد و جاش رو دورنگی (چیزی که بعضی ها به آینده نگری کلامی...
-
حرفهایی که باید زد
دوشنبه 13 آبانماه سال 1387 00:26
تا حال حرف زدن زبان را می شنیدم، حرف زدن قلم را می خواندم، حرف زدن اندیشیدن را، حرف زدن خیال را و حرف زدن تپش های دل را، حرف زدن بی تابی های دردناک روح را، حرف زدن نبض را در آن هنگام که صدایش از خشم در شقیقه ها می کوبد و نیز حرف زدن سکوت را می فهمیدم ... ببین که چند زبان می دانم! من می دانم که چه حرف هایی را با چه...
-
بهشت و جهنم
سهشنبه 7 آبانماه سال 1387 22:56
روزی یک مرد روحانی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ "، خداوند او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی...
-
رفاقت
شنبه 4 آبانماه سال 1387 01:29
سلام اول اینکه : شهادت امام صادق (ع) رو به همه تسلیت می گم و از همه التماس دعا دارم شدییید ، اکه خلوتی با خدا کردین ، همه رو دعا کنید ، اون گوشه کنارای دلتون ، آخر و بعد همه خواسته هاتون ما رو هم فراموش نکنین خواهشا ... دوم اینکه : دیدین چقدر بعضی ها با خدا رفیقن ، گاهی حسودیم میشه به این رابطه ای که با خدا دارن (منم...
-
روزانه ...
دوشنبه 29 مهرماه سال 1387 00:19
ندانستن به همان اندازه که چیزی رو اثبات نمی کنه ، نفی هم نمی کنه ، بالاخره توی ندانستن لذتی هست که تو دانستن نیست ... روی ماه خداوند را ببوس ، مصطفی مستور (ذهنی نوشتم شاید یکم جمله بندیش عوض شذه باشه) خود نویس : خیلی خوبه ، بعضی چیزها رو ندونیم ، درسته گاهی آدم رو به شک میندازه و تو یه حالت برزخی نگه میداره ، ولی امید...
-
" دقیقا بدون عنوان ! "
یکشنبه 21 مهرماه سال 1387 22:18
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است با ریشه چه می کنید گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید گیرم که می زنید گیرم که می برید گیرم که می کشید با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید به نظرتون میشه احساس...
-
ای آزادی ...
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1387 23:46
ای آزادی، تو را دوست دارم، به تو نیازمندم، به تو عشق می ورزم، بی تو زندگی دشواراست، بی تو من هم نیستم ؛ هستم ، اما من نیستم ؛ یک موجودی خواهم بود توخالی ، پوک ، سرگردان ، بی امید ، سرد ، تلخ ، بیزار ، بدبین ، کینه دار ، عقده دار ، بیتاب ، بی روح ، بی دل ، بی روشنی ، بی شیرینی ، بی انتظار ، بیهوده ، منی بی تو یعنی هیچ!...
-
اراده ...
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1387 18:40
این عکس ها فارغ از متاثر کردن بیننده ، یه پیام قشنگ داره ، اراده ، اراده یه دختر ، اراده یه جنس لطیف که باید مثل خیلی از هم سن و سال هاش تو اتاقش پر باشه از عروسک های رنگارنگ ، یا سر یه کلاس مدرسه مشغول به تحصیل باشه ، یا با دوستاش بره خارج شهر گردش یا یا یا ... ، خدایی با خودمون خلوت کنیم ببینیم یه ذره از وجود و...
-
چگونه از درایور سخت افزارهای خود نسخه پشتیبان تهیه کنیم ؟
سهشنبه 16 مهرماه سال 1387 23:16
سلام این آموزش رو سایت پی سی ورلد گرفتم و ترجمه و خلاصه کردم ، خواستین می تونین کلش رو از اینجا ببینین ... اول از همه بگم که این روش ها کاملا تضمینی نیست و امکان داره تو موارد نادری جواب نگیرین ، نیاین یقه نگارنده رو بگیرین ! روش اول : این فایل (حجم : حدودا 4 کیلوبایت !!!)رو دانلود کنین و رو سیستمتون اجرا کنین ، یه...
-
توصیف نامه ! دوستان
دوشنبه 15 مهرماه سال 1387 22:57
سلام می خواستم بگم اولا این متن قرار بود خیلی مفصل تر این حرفا باشه ولی چون قبلش از همه دوستان اجازه گرفتم ، کش دادن منتشر کردنش بیش از این ، لوسش میکرد دوما من تو نوشتن اونم اینجوریش از مبتدی هم مبتدی ترم ، خوبی بدی بود دیگه به خوبی بی اندازه خودتون ببخشین فقط اشکالاتم رو بی رو دروایسی بگین که بهتر بشم تو نوشتن سوما...
-
گلایه ها !!!
یکشنبه 14 مهرماه سال 1387 22:38
سلام ... اول نویس ! : بعضی از دوستان دانشکده ای توسط چت ، پس کله ای ! ، و ... گله کردن که خجالت نمی کشی ! متن تکراری میزاری ؟! آخه مثل اینکه پست قبلی من خیلی وقت پیشا تو گروه دانشکده منتشر شده بوده ، خدمتشون عارضم که : واقعیت من این متنو از اونجایی که لینک دادم واسه اولین بار خوندم و منبعش رو هم همونجا عینا گذاشتم ،...