-
یه روز بد...
دوشنبه 9 مهرماه سال 1397 00:10
-
خونه
یکشنبه 7 شهریورماه سال 1395 14:37
یه سری جاها مث خونه اول آدم میمونه، هرچی هم خونه عوض کنی، هرچی برزگتر و بهتر بشه... ، هرچی راحتتر و قشنگ تر بشه ولی بازم خونه اول چیز دیگه ایه... اینجا خونه اول من بود توی وبلاگ نویسی...، خیلی اتفاقا افتاد و خیلی چیزا تغییر کرد ولی هیچوقت اینجا رو فراموش نکردم... خیلی خاطرات اینجاس، خیلی اشتباهات اینجاس... خیلی از...
-
شکر که میگذره ...
یکشنبه 17 آبانماه سال 1394 12:34
گذر زمان بزرگترین نعمت خداس ... اگه لحظه های بد، مشکلات نمیگذشت و میموند تا حالا حتی یه نفر هم از جمعیت زمین باقی نمونده بود... خوشی هاتون موندگار و مشکلاتتون گذرا...
-
درددل...
یکشنبه 25 مردادماه سال 1394 19:32
کلا 2 3 نفر بودن که شنونده بعضی از درددل های خاصم بودن... امروز صبح یکی دیگه از این تعداد کم شد... --- پ.ن : خانوم گلی کلا جز دسته بالا حساب نمیشه ... اون اولویتش از همه دنیا بالاتره ...
-
زندگی
سهشنبه 16 تیرماه سال 1394 01:47
شکر خودش به خواست خودش با کمک خودش زندگی خوبی دارم ... ولی گاهی ... گاهی بیشتر از گاهی دلم بی هوا میگیره ... این گرفتن دله تا شکستن یه بغض پیش میره ... یاعلی...
-
خر !
شنبه 6 تیرماه سال 1394 13:52
اینکه خر بشناسنت طوری نی ! اینکه تو همچنان اسکول وار بهشون کمک کنی طوریه ...
-
ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺷﯽ
چهارشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1394 10:14
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﻪ ﻣﻨﻢ ﺩﺍﺭﯼ ﺯﺟﺮ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﯾﮑﯽ ﻋﺎﺷﻘﺘﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻘﺸﯽ ﺗﻮ ﺟﺎﯾﻪ ﻣﻨﻢ ﭘﺮ ﻏﺼﻪ ﺷﺪﯼ ﻧﺬﺍﺭ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﺸﻢ ﻧﮕﻮ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﯼ ===== ﻧﮕﺮﺍﻧﻪ ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﻧﮕﯿﺮﻩ ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﺩﻟﻢ ﻧﮕﺮﺍﻧﻪ ﻣﻨﯽ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﻡ ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻣﻦ ﺍﺯت ﭼﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ======= ﻣﮕﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﻮﻧﻢ ﻣﺤﺎﻟﻪ ﺑﺬﺍﺭﯼ ﻣﺤﺎﻟﻪ ﺑﺘﻮﻧﻢ ﺩﻟﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕیـﺎﺵ ﺑﯿﺸﻤﺎﺭﻩ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺗﻮ...
-
دل...
شنبه 25 بهمنماه سال 1393 22:37
دلش یه دنیا بغض داره ...
-
تک فرزندی...
چهارشنبه 15 بهمنماه سال 1393 20:50
یکی از مشکلات عمده و اساسی تک فرزندی اونم تک فرزندی تو زمان ماها عدم توانایی برقراری ارتباط اجتماعیه ... معظلی میشه واسه خودش گاها... این مشکله وقتی بیشتر خودشو نشون میده که با خانواده ای ارتباط پیدا کنی که تو این زمینه خیلی راحت تر از رفتار و ذهن تو برخورد میکنن ... اگه چیزی از حرفام نفهمیدین مهم نی ... خوش باشید ...
-
چه زیبا گفت ...
شنبه 27 دیماه سال 1393 10:01
ﺧﺴﺮﻭ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﮔﻔﺖ: ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ، ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ! ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﻱ ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻱ! ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ می دﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨﺪ! ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﻕ...
-
خواستن...
دوشنبه 22 دیماه سال 1393 02:15
کاش هیچوت خواستن رو یادت نداده بودم ... کاش می شد یه روزایی رو از ذهنت پاک کنی ... کاش حاطرات هم مث درد بودن و تموم میشدن ... کاش گذشته ای وجود نداشت ...
-
خواب...
شنبه 20 دیماه سال 1393 10:39
یه رویا، یه کابوس، یه خواب... اصن هرچی... یه چیزی که بتونه جوری بهمت بریزه که حتی نتونی راحت نفس بکشی... یاحق...
-
مشترک مورد نظر
چهارشنبه 19 آذرماه سال 1393 12:39
مشترک مورد نظر دلش گرفته در حد مرگ ...
-
این که ...
پنجشنبه 13 آذرماه سال 1393 21:57
این که بخوای باشی یا نباشی ... این که اختیار بودن و نبودنت دست خودت نیست ... این که حتی اختیار خواستن بودن یا نبودنت هم دست خودت نیست ...
-
دل...
یکشنبه 25 آبانماه سال 1393 23:15
میگه ... شرط دل دادن، دل گرفتنه ... والا یکی بی دل میشه ... یکی دو دل... روزگارتون قشنگ...
-
اینکه ...
دوشنبه 19 آبانماه سال 1393 08:30
اینکه بی انگیزه بشی واسه ادامه زندگی ... اینکه هیچی بهت امید نده ... اینکه هدفات قشنگ و سخت نباشن ... اینکه زندگیت یکنواخت بشه ... اینکه روزمرگی بشه همه روزت ... اینکه گاها اینقد سردرگم بشی که دنبال راه فراری از زندگی باشی ... اینکه ... با وجود همه اینا به یه بهونه میتونی تو این دنیا بمونی اونم دوست داشتنه و دوست...
-
شاید باید رفت ...
چهارشنبه 9 مهرماه سال 1393 11:16
یه وقتا شاید بهتر باشه بری ... بری یه راه دور ... یه راه دور بی بازگشت ... --- پی نوشت به خودم : این حرفا مال اوناییه که دل بستگی خاصی ندارن ... پی نوشت دوم به خودم : اینجا رو به روز نکنی کسی نمیگه لالی ... پی نوشت به خوانندگان محترم پست : هرچی فحش دادین آیینه !
-
سوفی
دوشنبه 27 مردادماه سال 1393 21:55
...راستش دلم برای خودم می سوزد. این اولین باری است که توی زندگی دلم برای خودم می سوزد. تا حالا بارها خودم را با قساوت تمام آزار داده ام. با قساوت تمام کشته ام. با بمب های کوچک و بزرگی که توی روحم جاسازی کرده ام. بمب هایی که وقتی منفجر شده اند تا مدت ها نمی توانسته ام از جایم تکان بخورم. با عشق های ناممکن و دوست داشتن...
-
فکر میکردم ...
پنجشنبه 23 مردادماه سال 1393 13:10
.... پیش از اینکه تو رو ببینم فکر میکردم یه آدم دو دوتا چهارتام...که طوفانم نمی اندازتش ولی فهمیدم بشرم.... با یه نرمه باد افتادم... خیال میکردم پا کج نمیذارم اماگذاشتم.... خیال میکردم خطا نمیکنم اما کردم.... خیال میکردم دل واسه وابستگی ندارم....اما داشتم.... وقتی بارون میاد تازه میفهمی زمین صاف نیست...پر از چاله چوله...
-
حس ...
دوشنبه 20 مردادماه سال 1393 02:26
حس اینکه یکی دوستت داره ... حس اینکه فک کنی مفیدی ... حس اینکه یکی بهت تکیه کنه ... حس اینکه برق عشق رو تو چشمای خانوم گلی ببینی ... حس اینکه همه دنیای یه موجود کوچولو باشی ... حس اینکه خوبی کنی بی منت ... حس اینکه خوبیات به اطرافیانت رو یادت بره ... حس اینکه وجودت حس میشه ... حس اینکه اون بالایی حواسش بهت هست ......
-
چوب خدا ...
جمعه 3 مردادماه سال 1393 01:25
اینکه یه کسایی که یه روزی عشق و عاشقی رو مسخره میکردن حالا خودشون گرفتار عشق شدن یکی از مصداق های چوب خداس ...
-
ترس ...
جمعه 3 مردادماه سال 1393 01:24
من از بازی نور در وادی بی قلب ظلمت ها نمی ترسم من از حرف جدایی ها مرگ آشنایی ها من از میلاد تلخ بی وفایی ها می ترسم
-
جمله ای از فامیل دور !
چهارشنبه 14 خردادماه سال 1393 06:07
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﻳﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺷﺪﻳﺪ ﺷﺪﯼ ﺑﺪﻭﻥ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﻴﺴﺘﯽ , ﺧﺮ ﺩﺭﻭﻧﺘﻪ
-
عوضی ...
شنبه 10 خردادماه سال 1393 06:36
راه رو عوضی رفتن مهم نیست ... مهم عوضی راه رفتنه ... عوضی راه نرید لطفا ...
-
آهنگ
یکشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1393 19:23
جایی میخوندم اونایی که زیاد آهنگ گوش میکنن به این دلیله که کسی حرفشون رو نمی فهمه ... نمیدونم شاید درست بگه ... شایدم نه ... خوب باشید ...
-
حرف...
شنبه 24 اسفندماه سال 1392 01:55
سلام نمیدونم، گاهی پیش میاد میخوای با یه غریبه حرف بزنی، از چیزای چرندی که تو دلته بگی ... ولی نمیشه ... یه مدته دقیقا مث آدم دیونه ها شدم، یه برخورد ساده با یکی رو تا 1 هفته شایدم بیشتر فراموش نمیکنم و واسش داستان میچینم توی ذهن خودم !، نمونه ش امروز که با همسایه حرفم شد، البته خیلی آروم... خیلی خیلی آروم یه بحث...
-
حرف...
دوشنبه 28 بهمنماه سال 1392 03:40
حرفهایی هست برای «گفتن»، که اگر گوشی نبود، نمیگوییم. و حرفهایی هست برای «نگفتن»؛ حرفهایی که هرگز سر به «ابتذالِ گفتن» فرود نمیآرند. حرفهایی شگفت، زیبا و اهورایی همینهایند، و سرمایه ماورایی هر کسی به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد، حرفهای بیتاب و طاقتفرسا، که همچون زبانههای بیقرار آتشند، و کلماتش،...
-
سوال
پنجشنبه 24 بهمنماه سال 1392 02:28
گاهی پیش میاد ذهن آدمو یه سوال پر میکنه ... سوالی که تا جوابشو پیدا نکنی از گوشه ذهنت پاک نمیشه ... سوالی که تو این چند ساله همراهت بوده ...
-
....
شنبه 19 بهمنماه سال 1392 03:14
نه قحطی گل که نبود از تو چرا خوشم اومد قشنگ تر ازتو بود دلم قید تمومشون و زد انگار چشام کور شده بود هیچکس و غیر تو ندید تا او مدی تو زندگیم شدی یه مشکل جدید من بدترین و بهترین روزای عمرم با تو بود تصورم خوب بود ازت اما چه سود اما چه سود یه اشتباه چی داشت واسم خود خوری و هی سرزنش از این به بعد من این دلو دست کسی نمیدمش...
-
زندگی ...
پنجشنبه 17 بهمنماه سال 1392 12:22
نمیدونم باختن تو زندگی چقدر فایده داره و چقدر ضرر ... ولی اینو میدونم که باعث بزرگ شدن آدم میشه ... چیزایی رو از دست میدی که واسه داشتنشون زندگیت رو گذاشتی ... ، اینا رو به خاطر کسی یا چیزی از دست میدی که همه امیدت بوده ... داستان زندگی داستان تلخیه ... --- بعدن نوشت : بودن دو نفر کنارم امید میده و انگیزه واسه بودن...